Document Type : Scientific Articles
Authors
Abstract
Keywords
تاریخ دریافت مقاله: 17/2/92
تاریخ تصویب مقاله: 26/7/92
تولید چندرسانهای آموزشی حسابآموز و اثربخشی آن بر
پیشرفت تحصیلی عملیات جمع و ضرب دانشآموزان دختر
با ناتوانی یادگیری ریاضی
امیر پور احمد علی* و دکتر سعید موسوی پور**
چکیده
هدف پژوهش حاضر تولید چندرسانهای آموزش حسابآموز و تأثیر آن بر پیشرفت تحصیلی عملیات جمع و ضرب است. این مطالعة نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. نمونة پژوهش شامل 30 دانشآموز دختر پایة سوم ابتدایی ناتوان در یادگیری ریاضی شهر اراک است که از طریق نمونهگیری تمام شمار انتخاب و در دو گروه آزمایش (n=15) و کنترل (n=15) به صورت تصادفی جایگزین شدند. به مدت 12 جلسه گروهآزمایشباچندرسانهای حسابآموز وگروهکنترلباروشمتداول آموزش دیدند. ابزار جمعآوری دادهها برای متغیر پیشرفت تحصیلی (جمع، ضرب) آزمون ایران کیمت بود.نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که استفاده از چندرسانهای آموزشی حسابآموز در مقایسه با روش آموزش متداول در پیشرفت تحصیلی جمعدانشآموزان دختر با ناتوانی یادگیری ریاضی مؤثر بودهاست؛ اما در پیشرفت تحصیلی ضرب تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشدهاست. با توجه به یافتههای بهدست آمده از این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که چندرسانهای حسابآموز در بهبود ناتوانی یادگیری ریاضی مؤثر است.
واژههای کلیدی: پیشرفت تحصیلی، چندرسانهای آموزشی، حسابآموز، عملیات جمع و ضرب ناتوانی یادگیری ریاضی.
مقدّمه
ناتوانی یادگیری گسترهای بسیار وسیعتر از مشکلات تحصیلی را در برمیگیرد و فهم کامل آن نیازمند توجه به حوزههای اجتماعی، عاطفی و رفتاری زندگی کودک است (لرنر[1]، 1997). اصطلاح ناتوانی یادگیری[2]از نیاز به تشخیص و خدمت به دانشآموزانی برخاسته است که به طور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه میشوند و در عین حال جزء کودکان استثنایی قرار نمیگیرند (کریمی، 1389).در سالهای اخیر، ناتوانی یادگیری ریاضیات[3]،بهعنوان نوعی از ناتوانیهای یادگیری به رسمیت شناخته شدهاست، همچنین ریاضیات زیر مجموعه تعریف ناتوانیهای یادگیری قرار گرفتهاست. ناتوانی یادگیری ریاضی یا رشد و نمو ناتوانی یادگیری ریاضیات یک ناتوانی شناختی میباشد، که در کسب مهارتهای ریاضی مشکل ایجاد میکند. اینگونه ناتوانیها زمانی تشخیص داده میشود که دستاورد ریاضی کودک در آزمون استانداردشده انفرادی کمتر از هوش و آموزش آنها باشد (مبوت و بیسانز[4]، 2008). شمار دانشآموزانی که دچار ناتوانی در یادگیری هستند، بین 4 تا 12 درصد گزارش شدهاست. این تفاوت آماری بسته به تعریفی است که از اصطلاح ناتوانی یادگیری ارائه میشود. حتی اگر تعریفی را مدنظر قرار دهیم که کمترین درصد را در برگیرد، خود گویای اتلاف چهار درصد از رقم نجومیبودجة آموزش و پرورش کشور است (تبریزی، 1389). در حدود 6 درصد از کودکان مدرسهای، دارای مشکلاتی در زمینة پردازش ریاضیات هستند. این آمار برای کودکانی که دچار مشکلات خواندن هستند نیز صادق است. به هر حال، به دلیل تأکید زیادی که جامعه ما بر روی نیاز به یادگیری خواندن دارد، بسیاری از مطالعات بر خواندن تمرکز یافتهاند تا بر ریاضیات. با وجود این، رشد تعداد دانشآموزانی که مشکل ریاضی دارند، علاقمندی بیشتری را به انجام تحقیقات جدید ایجاد کردهاست (سوسا، 1388).
الگوها و اندازهگیریها، مناسبترین ابزار در راستای مطالعات پژوهشگران، در زمینة روشن ساختن دلایل و زمینههایی که کودکان را در یادگیری ریاضی و دریافت و پردازش مطالب، دچار ناتوانی و تأخیر میسازند، میمحسوب میشوند. این کودکان بویژه در مهارتیابی و مهارتهای حل مسئله تأخیر دارند و با مشکل مواجهاند؛ اما بالأخره خیلی از آنها نیزبه همکلاسیهای خود میرسند (گری[5]، 2005). تدریس و یادگیری ریاضی، تنها در انتقال مفاهیم و تعاریف به دانشآموزان، خلاصه نمیشود؛ بلکه برنامة ریاضی مسئول توسعه و تعمیم مفاهیم ریاضی، ایجاد انگیزه، پرورش قدرت خلاقیّت و بکارگیری و ایجاد ارتباط بین آموختههای دانشآموزان است، تا اینکه در نهایت، حل مسئله به مثابۀ نیروی حیاتی آموزش ریاضی، به طور جدی در نظر گرفتهشود و دانشآموزانی «مسئله حل کن» تربیت شوند؛ نه کسانی که بر اثر ناتوانی مقابله با مسئله، صورت مسئله را حذف میکنند. با این حال مشاهده میشود که روشهای سنتی تدریس ریاضی، با وجود کسب تجربه در سالیان متمادی، باز هم نتوانستهاست، وظیفة خطیر یادگیری و آموزش برای عموم دانشآموزان و به خصوص کسانی را که به نوعی دچار مشکل در یادگیری هستند، به نحو مطلوبی انجام دهد. محققان همواره به دنبال یافتن پاسخی برای پر کردن خلأهای یادگیری و رفع مشکلات و کمبودهای ناشی از نقص در فرایند تدریس و یادگیری بودهاند (یاوری، یاریاری و رستگارپور، 1385). آنها به دنبال راههایی بودهاند که تمرینات روزمره، خسته کننده و کسالتآور را، به تجربیات یادگیری تعاملی و لذت بخش برای دانشآموزان تغییر دهند؛ به صورتی که دانشآموزان مبانی اساسی و لازم و مفاهیم عمیق ریاضی را درک کنند. دانشآموزان دارای ناتوانی یادگیری، اغلب به چیزهایی نیاز دارند که با آنچه مدارس به طور معمول فراهم میکنند متفاوت است. اکثر افراد دارای ناتوانی ویژه در یادگیری، به تغییرات درون متنی موضوعات، تکالیف، روشهای آموزش و آزمونها نیاز دارند. برای دانشآموزان دارای ناتوانی ویژه در یادگیری، صرف نظر اینکه در چه مکانی آموزش ریاضی میمیبینند، نیازهای فردی و انفرادی کردن موضوعات درسی و آموزش، مورد نیاز است (تورنتن و لانگرال و جونز[6]، 1997).
از 50 سال اخیر، جنبشهای اصلاحات آموزشی در خصوص آموزش ریاضی، در جهان و بویژه در آمریکا، وجود داشتهاست (شارما[7]، 2013). پیدایش فناوری رایانه، بر استقبال از چند رسانهای[8]، در قالب نرم افزارهای رایانهای تأثیر چشمگیری داشت و به جرأت میتوان گفت، شیوع استفاده از چندرسانهای در فعالیتهای گوناگون بویژه آموزش، مدیون قابلیتها و تواناییهای برجستة فناوری رایانه است ( رضوی، 1386). مفهوم چندرسانهای به استفاده از چندین رسانه شامل: متن، گرافیک، صدا و تصاویر ثابت ویدئویی برمیگردد (هاینیچ، مولندا، راسل و اسمالدینو[9]، 2002). پژوهشها نشان دادهاند که آموزش مبتنی بر چندرسانه، میتواند به درک مطلب و یادگیری دانشآموزان کمک کند (ویب و آنتا[10]، 2008).
مهمترین مزیت چندرسانهای نسبت به شکلهای دیگر آموزش، انعطافپذیری در ارائه و دستیابی سریع به اطلاعات و فراهمسازی بازخورد است. هدف اصلی از کاربرد چندرسانهای، کمک به یادگیری دانشآموزان و ارتقای سواد آنها است (آرکان و آکویونلو[11]، 2008 ). رایانه و آموزش به کمک آن، یکی از راهبردهای توانبخشی ذهنی دانشآموزان دچار ناتوانی ویژه در یادگیری، شناخته شدهاست. همچنین نظریات کینجی و بتهلم[12] (2002) باید تأثیر بازی در آموزش ریاضیات به کودکان دچار ناتوانی یادگیری ریاضی را نیز مدنظر قرار داد. نتایج تحقیقات (بیچ و آوایدا[13]، 1992؛ کیگلکا، 1995؛ لارسن، 1995؛ الیس و ورتینگتون، 1995؛ سه مورد اخیر به نقل از هال[14] و همکاران، 2000) نشان داده که استفاده از نور، صدا، رنگ و انیمیشن در نرمافزارهای آموزشی ریاضی، اثربخش بودهاست.
زیگلر و شراگز (1984) معتقد بودند که رویارویی مکرر با واقعیتهای اصلی حساب، میتواند راهبرد مداخلهای سودمندی باشد و فراوانی مواجهه با هر مسئله بر احتمال بازیابی آن تأثیر بگذارد (داکرل و مکشین، 1993 و اسدی، 1376). سی او و وو[15] (2010) نیز نشان دادند که ویژگیهای طراحی رابط کاربر[16] انتقادی برنامههای آموزش به کمک کامپیوتر برای تسهیل یادگیری ریاضی دانشآموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی، ضروری میباشد. لیاو[17] (2007) در تحقیق خود به این نتیجه رسید که آموزش به کمک کامپیوتر نسبت به آموزش سنتی اثربخشتر است. در پژوهشی دیگر که توسط خان[18] (2010) صورت گرفت، این نتیجه حاصل گردید که آموزش از طریق چندرسانهای برای این گروه از کودکان مناسبتر است.ساداتابطحی[19] (2012) در تحقیق خود به این نتیجه رسید که موضوع یادگیری چندرسانهای تعاملی[20] میتواند بهعنوان مواد تدریس مؤثر برای دانشآموزان ناتوان در یادگیری ریاضی، بهکار گرفتهشود.آخوندی[21] (2011) در پژوهش خوددریافت که استفاده از چندرسانهای بر کاهش سطح ناتوانی یادگیری املاء تأثیر دارد. یاوری و همکاران(1385) در پژوهشی نشان دادند که بکارگیری نرمافزار آموزشی طراحی شده در یادگیری شمارش و جمع و تفریق، در دانشآموزان دچار ناتوانی یادگیری ریاضی تأثیر مثبت دارد.
صفاریان، فلاح و میرحسینی (1389) در پژوهشی نشان دادند که عملکرد دانشآموزانی که به وسیلة نرمافزار آموزشی، آموزش دیدهاند؛ در مقایسه با دانشآموزانی که بهشیوة سنتی آموزش دیدهاند، در آزمون پیشرفت تحصیلی بهطور قابل ملاحظهای بهتر بود. کاربرد اصل پیوستگی دیداری- شنیداری که طبق این اصل کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی، در پیوند دادن آنچه که از طریق چشم میبینند و آنچه که از طریق گوش میشنوند، با مشکل روبرو هستند و در نتیجه همراهی این دو اصل سبب رفع این مشکل میشود (والاس و مک لافین، 1376). محققان این پژوهش، تصمیم به طراحی، ساخت و آزمایش نرمافزار آموزش ریاضی ویژة این گروه از کودکان گرفتند. بنابراین هدف کلی تحقیق، تولید چندرسانهای آموزشی حسابآموز و اثربخشی آن بر جمع و ضرب دانشآموزان دختر با ناتوانی یادگیری پایة سوم ابتدایی شهر اراک است. اهداف جزئی تحقیق بررسی تأثیر چندرسانهای آموزشی حسابآموز در جمع و ضرب دانشآموزان دختر با ناتوانی یادگیری ریاضی است. بنابراین پژوهش حاضر در صدد آزمون فرضیههای زیر است:
1- چند رسانهای آموزشی حسابآموز، در پیشرفت تحصیلی جمع دانشآموزان دختر با ناتوانی یادگیری ریاضی تأثیر دارد.
2- چند رسانهای آموزشی حسابآموز، در پیشرفت تحصیلی ضرب دانشآموزان دختر با ناتوانی یادگیری ریاضی تأثیر دارد.
روش پژوهش
روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی است. همچنین جهت سنجش میزان تأثیر چندرسانهایها در مقایسه با روش متداول بر بهبود یادگیری از پیشآزمون وپسآزمون، برای هر دو گروه استفاده شدهاست. از میان طرحهای نیمه تجربی موجود، طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل مورد استفاده قرار گرفت.
جامعه، نمونه و روش نمونهگیری: جامعة آماری در این پژوهش عبارت است از کلیة دانشآموزان دختر دارای ناتوانی یادگیری ریاضی پایة سوم ابتدایناحیة یک و دو شهر اراک که در سال تحصیلی 91-90 مشغول به تحصیل میباشند. با توجه به اینکه تعداد دانشآموزان شناسایی شدة دارای ناتوانی یادگیری ریاضی در مدارس دخترانة نواحی دوگانة شهر اراک،30 دانشآموز میباشد؛ بنابراین نمونة ما با استفاده از روش نمونهگیری تمام شمار، کل جامعه ما بودهاست. برای جمعآوری دادهها از ابزار زیر بهره گرفته شدهاست:
آزمون استاندارد ایران کی مَت: این آزمون را کانلی (1998؛ به نقل از هارون رشیدی و شهیم، 1386) تهیه و هنجاریابی کردهاست. این مقیاس کاربرد زیادی در شناسایی دانشآموزان دارای اختلالات یادگیری ریاضی دارد. همچنین بهمنظور تعیین تواناییها و ضعفهای دانشآموزان در حوزههای مختلف ریاضی، نشان دادن تأثیرات آموزشی ریاضی در برنامة ترمیمییا ویژه، سنجش آمادگی دانشآموزان برای آغاز آموزش درس ریاضی و ارائة اطلاعات دقیق و کافی به معلمان، برای برنامهریزی و آموزشی مورد توجه قرار گرفتهاست. پایایی این آزمون با استفاده از روش آلفای کرونباخ برآورده شده و میزان آن در 5 پایۀ ابتدایی، بین 80/0 تا 84/0 گزارش شدهاست. همبستگی این آزمون با آزمون جوزف جاستاک[22] محاسبه شد و ضریب همبستگی حاصل از پایههای اول تا پنجم به ترتیب 57/0، 62/0، 67/0، 56/0، 55/0 بهدست آمد (شهیم و هارونرشیدی، 1386). بهمنظور سنجش توانایی ریاضیات دانشآموزان در پژوهش حاضر از این مقیاس استفاده گردید.
روش اجرا: روش اجرای تحقیق بدین گونه بودهاست که ابتدا دانشآموزان ناتوان در یادگیری ریاضی مدارس دخترانة نواحی دوگانة شهر اراک، به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفرة کنترل و آزمایش تقسیم شدهاند. گروه آزمایش طی 12 جلسة 45 دقیقهای با استفاده از نرمافزار آموزشی حسابآموز آموزش دیدند؛ اما گروه کنترل به شیوۀ متداول و بدون بهرهگیری از چندرسانهای آموزش دیدند. بهمنظور بررسی تغییرات حاصله، ابتدا یک پیشآزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. پس از اجرای پیشآزمون، گروه آزمایش در معرض متغیر مستقل قرار گرفت و از هر دو گروه پسآزمون به عمل آمد.
یافتههای پژوهش
فرضیه اول پژوهش: چندرسانهای آموزشی حسابآموز در پیشرفت تحصیلی جمع دانشآموزان دختر با ناتوانی یادگیری ریاضی تأثیر دارد.
برای تحلیل فرضیة فوق از تحلیل کوواریانس استفاده شدهاست. تحلیل کوواریانس دارای پیشفرضهایی شامل استقلال دادهها، همگنی واریانسها، همگنی شیب رگرسیون و نرمال بودن دادهها میباشد. برای بررسی پیشفرض همگنی واریانسها، از آزمون لوین استفاده شدهاست. نتایج بهدست آمده گویای این است که پیشفرض همگنی واریانسها با 28/0 =f در سطح معناداری 05/0 معنادار نمیباشد.پس میتوان گفت که پیشفرض همگنی رعایت شدهاست.برای بررسی پیشفرض همگنی شیب رگرسیون، نتایج بهدست آمده گویای این است که پیش فرض همگنی شیب رگرسیون با 83/2 =f در سطح معناداری 05/0 معنادار نمیباشد.پس میتوان گفت که پیشفرض همگنی شیب رگرسیون رعایت شدهاست.برای بررسی پیشفرض نرمال بودن دادهها از آزمون کلموگروف - اسمیرنوف استفاده شدهاست. نتایج بهدست آمده گویای این است که پیشفرض نرمال بودن دادهها معنادار نمیباشد.پس میتوان گفت که پیشفرض نرمال بودن دادهها رعایت شدهاست. با توجه به وجود شرایط پیشفرض آزمون تحلیل کوواریانس در جدول 1 با استفاده از آزمون کوواریانس، دادههای دو گروه مورد بررسی قرار گرفتهاست.
جدول شمارة 1: خلاصة تحلیل کوواریانس تأثیر آموزش با چندرسانهای آموزشی |
|||||||
|
منابع متغیر |
SS |
|
df |
|
MS |
F |
P |
|
گروه (متغیر مستقل) |
56/9 |
|
1 |
|
56/9 |
07/4 |
044/0 |
|
خطا (درون گروهی) |
33/63 |
|
27 |
|
34/2 |
|
|
|
مجموع |
2277 |
|
30 |
|
|
|
|
نتایج آزمون تحلیل کوواریانس پس از تعدیل اثر پیشآزمون نشان میدهد که آموزش با چندرسانهای آموزشی حسابآموز، در مقایسه با روش متداول در پیشرفت تحصیلی جمع دانشآموزان دختر ناتوان در یادگیری پایة سوم ابتدایی مؤثرمؤثر بودهاست (01/0 >P و 07/4 = (27 و 1) F).
فرضیه دوم پژوهش: چندرسانهای آموزشی حسابآموز در پیشرفت تحصیلی ضرب دانشآموزان دختر با ناتوانی یادگیری ریاضی تأثیر دارد.
برای تحلیل فرضیة فوق از کووراریانس استفاده شدهاست. کوواریانس دارای پیشفرضهایی شامل استقلال دادهها، همگنی واریانسها، همگنی شیب رگرسیون و نرمال بودن دادهها میباشد. برای بررسی پیشفرض همگنی واریانسها از آزمون لوین استفاده شدهاست. نتایج بهدست آمده گویای این است که پیشفرض همگنی واریانسها با 19/0 =f در سطح معناداری 05/0 معنادار نمیباشد.پس میتوان گفت که پیش فرض همگنی رعایت شدهاست.برای بررسی پیشفرض همگنی شیب رگرسیون، نتایج بهدست آمده گویای این است که پیشفرض همگنی شیب رگرسیون با 064/0 =f در سطح معناداری 05/0 معنادار نمیباشد.پس میتوان گفت که پیش فرض همگنی شیب رگرسیون رعایت شدهاست. برای بررسی پیشفرض نرمال بودن دادهها، از آزمون کلموگروف - اسمیرنوف استفاده شدهاست. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که پیشفرض نرمال بودن دادهها معنادار نمیباشد.پس میتوان گفت که پیشفرض نرمال بودن دادهها رعایت شدهاست.
با توجه به وجود شرایط پیش فرض آزمون تحلیل کوواریانس در جدول 2 با استفاده از آزمون کوواریانس، دادههای دو گروه مورد بررسی قرار گرفتهاست.
|
جدول شمارة 2: خلاصة تحلیل کوواریانس تأثیر آموزش با چندرسانهای آموزشی حسابآموز در مقایسه با آموزش متداول در پیشرفت تحصیلی ضرب |
|||||||
|
منابع متغیر |
SS |
|
Df |
|
MS |
F |
P |
|
گروه (متغیر مستقل) |
69/1 |
|
1 |
|
69/1 |
64/1 |
211/0 |
|
خطا (درون گروهی) |
86/27 |
|
27 |
|
03/1 |
|
|
|
مجموع |
1286 |
|
30 |
|
|
|
|
نتایج آزمون تحلیل کوواریانس پس از تعدیل اثر پیشآزمون، نشان میدهد که آموزش با چندرسانهای آموزشی حسابآموز، در مقایسه با روش متداول در حیطة عملیاتی ضرب دانشآموزان دختر ناتوان در یادگیری پایة سوم ابتدایی مؤثر نبودهاست (05/0 < P و 64/1 = (27 و 1) F).
بحث و نتیجهگیری
این پژوهش با هدف تولید چندرسانهای آموزشی حسابآموز و اثربخشی آن در پیشرفت تحصیلی جمع و ضرب دانشآموزان دختر با ناتوانی یادگیری ریاضی پایة سوم ابتدایی شهر اراک اجرا گردید. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که استفاده از چندرسانهای آموزشی حسابآموز در مقایسه با روش آموزش متداول در پیشرفت تحصیلی جمع (01/0<P) مؤثر بودهاست. بین میانگینهای پسآزمون گروه آزمایش و کنترل در پیشرفت تحصیلی ضرب تفاوت وجود داشت؛ اما این تفاوت معنیدار نبود. این عدم معنیداری ممکن است به دلیل جایگزینی تصادفی دانشآموزان در دو گروه و همینطور تأثیر دانش قبلی دانشآموزان بودهباشد. البته این تفاوت در میانگینهای پیشآزمون هم موجود بود. باید ملاحظه کرد که تفاوت میانگینها در پیشآزمون به نفع گروه کنترل بوده است، در حالی که در پس آزمون تفاوت میانگینها به نفع گروه آزمایش بودهاست. این یافتهها با نتایج پژوهشهای سی او و وو (2010)، لیاو (2007)، خان (2010)، ساداتابطحی (2012)، آخوندی (2011)، یاوری، یاریاری و رستگارپور (1385) و صفاریان، فلاح و میرحسینی (1389) که در ارتباط با تأثیر چندرسانهای آموزشی در مقایسه با آموزش متداول در دانشآموزان ناتوان در یادگیری بودهاست، همسو میباشد. اما در تحقیق سی او و بریان[23] (2009) نتایج نشان داد که آموزش بوسیلة کامپیوتر بر روی دانشآموزان ناتوان در یادگیری ریاضی، تأثیر چندان زیادی بر روی آنها ندارد. در این پژوهش و پژوهشهای مشابه چندرسانهای تولید شده با استفاده از بازیهای آموزشی، محیطی دلپذیر و فعال را برای دانشآموزان ناتوان در یادگیری فراهم کردهاست، تا آنها با علاقة بیشتری به یادگیری درس ریاضی بپردازند.
در آموزش سنتی، معلمان نقش فعالی را در فرایند آموزش دارا میباشند و دانشآموزان بهعنوان شنونده و منفعل در کلاس درس حاضر میشوند. با توجه به نظریههای جدید یادگیری مانند سازندهگرایی، یادگیرندگان خود به ساختن دانش میپردازند. آموزش بهشیوة چندرسانهای برخلاف آموزش سنتی، یادگیرنده محور است. در تولید چندرسانهای حسابآموز از تصاویر متحرک استفاده شده که باعث افزایش یادگیری در دانشآموزان ناتوان در یادگیری میشود؛ حال آنکه در آموزش به شیوة سنتی از کتاب استفاده میشود که شامل متون و تصاویر ثابت میباشد. در آموزش سنتی معلم انتقال دهندة اطلاعات و دانشآموزان ذخیره کنندة آن در حافظه هستند و این همان یادگیری طوطیوار میباشد؛ در صورتیکه چندرسانهایها بهواسطة فعال نگه داشتن دانشآموزان در فرایند یادگیری و ساختن دانش توسط خود فرد و برقراری ارتباط با دانش قبلی، در بوجود آمدن یادگیری معنیدار کمک میکنند. مطالب معنیدار با مطالب یادگرفته شدة قبلی ارتباط دارند؛ درحالی که مطالبی که به طور طوطیوار یادگرفته شدهاند، در ذهن بدون ارتباط با یکدیگر انباشته میشوند. اگر یادگیرنده بتواند مطالب جدیدی را که میآموزد، با مطالب آموختهشدة قبلی ربط دهد، یادگیری او به نحو معنیدار انجام خواهدگرفت.
دانش آموز، در استفاده از چندرسانهایهای آموزشی، با قدرت مانورهای متفاوت و زیادی روبرو است که قدرت انتخاب او را بالا میبرد و همین مسأله سطح یادگیری او را افزایش میدهد. چندرسانهای، با فراهم آوردن محیط غنی و سرشار از محرکهای متنوع و گوناگون و برقراری تعامل با کاربر، میتواند به یادگیری مؤثرتر و عمیقتر مفاهیم حل مسائل بینجامد (رضوی، 1386). چندرسانهایهای آموزشی، با توجه به اینکه از ظرفیتها و امکانات خوبی برای آموزش و یادگیری انفرادی برخوردارند، در راستای آموزش دانشآموزان ویژه، از نقش و اهمیت بسزایی برخوردارند. امروزه بهرهگیری از فناوریهای نوین در نظام آموزشی باید به صورت یک جریان نظاممند درآید، تا تمامی دانشآموزان، اعم از دانشآموزان عادی و ویژه، بتوانند در کنار یکدیگر به یادگیری بپردازند (زارعی زوارکی و جعفرخانی، 1388). نکتهای که در ساخت چندرسانهایها برای این دانشآموزان باید بدان توجه شود، این است که توجه به ویژگیهای دانشآموزان ناتوان در یادگیری در آن لحاظ گردد. گاردنر[24] (2003) دربارة استفاده از فناوری کمکی در واحدهای میان رشتهای آموزش ویژه بحث میکند. او با ارائة مثالهایی از ترکیب ابزارهای چندرسانهای و نرمافزارهای مربوط به موضوعات درسی و همچنین نمایش چگونگی ترکیب آنها در برنامة درسی و در نهایت اثرات مثبت آن حمایت میکند.
این تحقیق نیز مانند تحقیقات دیگر، محدودیتهایی دارد. این محدودیتها شامل برگزار شدن آموزش در زمانهای مختلف بهدلیل در دسترس نداشتن رایانه به تعداد کافی و تأثیرگذاری مهارتهای قبلی دانشآموزان، در استفاده از رایانه میشد. با توجه به نتایج این پژوهش، پیشنهاد میشود که از نرمافزارهای چندرسانهای برای غنیتر ساختن محیط یادگیری دانشآموزان ناتوان در یادگیری در کنار آموزش متداول بهره گرفتهشود و همچنین پیشنهاد میگردد که معلمان تا آنجا که امکان دارد، چندین حس را در فرآیند یادگیری درگیر سازند. چندرسانهایها بواسطة تجارب یادگیری چندحسی که در اختیار دانشآموزان ناتوان در یادگیری قرار میدهند، این امکان را فراهم میکنند. به سایر پژوهشگران پیشنهاد میگردد که در پژوهشهای آتی، سایر عناصر موجود در آزمون «کیمت» مانند مفاهیم اساسی (شمارش، هندسه و اعداد گویا) و کاربردها ( اندازهگیری، زمان و پول، حل مسئله، تفسیر دادهها و تخمین) را در دانشآموزان ناتوان در یادگیری در درس ریاضی و در پایههای دیگر مورد بررسی قرار دهند.
منابع
1. تبریزی، مصطفی. (1389). درمان اختلالات ریاضی. تهران: فراروان.
2. داکرل، جولی و مکشین، جان. (1376). رویکردی شناختی به مشکلات یادگیری کودکان. ترجمة عبدالجواد احمدی و محمودرضا اسدی. تهران: انتشارات رشد.
3. رضوی، عباس. (1386). مباحث نوین در فناوری آموزشی. اهواز: انتشارت دانشگاه شهید چمران.
4. زارعیزوارکی، اسماعیل و جعفرخانی، فاطمه. (1388). چندرسانهای آموزشی و نقش آن در آموزش ویژه. تعلیم و تربیت استثنایی. دوره ی 12، شماره های 99-98، صفحات 30-22.
5. سوسا، دیوید ای. (1388). روانشناسی کودکان با نیازهای ویژه. ترجمة احمد یارمحمدیان و محمدباقر کجباف. اصفهان: دانشگاه اصفهان.
6. شهیم، سیما و هارونرشیدی، همایون. (1386). مقایسة عملکرد کودکان دارای اختلالات یادگیری کلامی و غیرکلامی در مقیاس تجدید نظر شدۀ هوشی وکسلر، آزمون دیداری حرکتی بندرگشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کیمت. دانش و پژوهش در روانشناسی. دوره ی 9، شماره ی 32، صفحات 90-61.
7. صفاریان، سعید؛ فلاح، وحید و میرحسینی، حمزه. (1389). مقایسة تأثیر آموزش به کمک نرمافزارهای آموزشی و روش تدریس سنتی بر یادگیری درس ریاضی. فناوریاطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی. دوره ی 1، شماره ی 2، صفحات 36-21.
8. کریمی، یوسف. (1389). اختلالات یادگیری: مسائل نظری و عملی به انضمام مطالعات موردی نمونه. تهران: ساولان.
9. والاس، جرالد و مکلافین، جیمز. (1376). ناتوانیهای یادگیری: مفاهیم و ویژگیهای. ترجمة محمدتقی منشیطوسی. مشهد: آستان قدس رضوی.
*دانشجوی دکتری برنامه ریزی درسی دانشگاه هرمزگان Email:pourahmadali@hormozgan.ac.ir
** استادیار گروه روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه اراک
[1] - Lerner
[2] - Learning Disability
[3] - Dyscalculia
[4] - Mabbott & Bisanz
[5] - Geary
[6] - Thornton, Langrall & Jones
[7] - Sharma
[8] - Multimedia
[9] - Heinich, Molenda, Russell & Smaldino
[10] -Wiebe & Annetta
[11] - Arkün & Akkoyunlu
[12] -Kenji & Bethlehem
[13] - Beech & Awaida
[14] - Hall
[15] - Seo & Woo
[16] - User Interface
[17] - Liao
[18] - Khan
[19] - Sadat Abtahi
[20] - Interactive Multimedia Learning Object
[21] - Akhondi
[22] - WART
[23] - Seo & Bryant
[24] . Gardner
منابع
1. تبریزی، مصطفی. (1389). درمان اختلالات ریاضی. تهران: فراروان.
2. داکرل، جولی و مکشین، جان. (1376). رویکردی شناختی به مشکلات یادگیری کودکان. ترجمة عبدالجواد احمدی و محمودرضا اسدی. تهران: انتشارات رشد.
3. رضوی، عباس. (1386). مباحث نوین در فناوری آموزشی. اهواز: انتشارت دانشگاه شهید چمران.
4. زارعیزوارکی، اسماعیل و جعفرخانی، فاطمه. (1388). چندرسانهای آموزشی و نقش آن در آموزش ویژه. تعلیم و تربیت استثنایی. دوره ی 12، شماره های 99-98، صفحات 30-22.
5. سوسا، دیوید ای. (1388). روانشناسی کودکان با نیازهای ویژه. ترجمة احمد یارمحمدیان و محمدباقر کجباف. اصفهان: دانشگاه اصفهان.
6. شهیم، سیما و هارونرشیدی، همایون. (1386). مقایسة عملکرد کودکان دارای اختلالات یادگیری کلامی و غیرکلامی در مقیاس تجدید نظر شدۀ هوشی وکسلر، آزمون دیداری حرکتی بندرگشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کیمت. دانش و پژوهش در روانشناسی. دوره ی 9، شماره ی 32، صفحات 90-61.
7. صفاریان، سعید؛ فلاح، وحید و میرحسینی، حمزه. (1389). مقایسة تأثیر آموزش به کمک نرمافزارهای آموزشی و روش تدریس سنتی بر یادگیری درس ریاضی. فناوریاطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی. دوره ی 1، شماره ی 2، صفحات 36-21.
8. کریمی، یوسف. (1389). اختلالات یادگیری: مسائل نظری و عملی به انضمام مطالعات موردی نمونه. تهران: ساولان.
9. والاس، جرالد و مکلافین، جیمز. (1376). ناتوانیهای یادگیری: مفاهیم و ویژگیهای. ترجمة محمدتقی منشیطوسی. مشهد: آستان قدس رضوی.